قبله عشق
نوشته شده در تاريخ برچسب:نماز صبح درمیدان مین, توسط zahra |

نماز صبح در ميدان مين
در عمليات رمضان در يك روز گرم و آفتابى در منطقه ى جنوب و اطراف پاسكاه زيد، ساعت 21، دستور عمليات و پيشروى داده شد، همه ى رزمندگان ، با تكاپوى زياد، مشغول انجام وظايف خود بودند و فقط به پيشروى در عمق محورهاى عمليات مىانديشيدند.
ميادين مين ، به سرعت پاكسازى مىشد. حمل مهمات و تغذيه با احتياط غير قابل وصفى با چراغ هاى خاموش و زيرمنورهاى دشمن صورت مىگرفت . ساعاتى از نيمه شب گذشته بود كه به پشت يك ميدان مين عجيب و غريب رسيديم ، برادران تخريب توانسته بودند بخشى از آن را براى عبور خودرو و رزمندگان ، پاكسازى و نواركشى كنند. ما هم كه در يك آمبولانس بوديم ، مجبور بوديم با احتياط كامل و با آهستگى عبور كنيم . يكى از رزمندگان در جلوى ماشين پياده حركت مىكرد و مسير را نشان مىداد. چرخ سمت راست بر اثر برخورد با مين ضد نفر، تركيد و خودرو متوقف شد.
هر لحظه امكان داشت خمپاره اى بر روى ماشين ما فرود بيايد و به همين دليل وحشت كرده بوديم .
به دليل كم عرض بودن جاده ، امكان جك زدن نيز نبود. چند دقيقه اى نگذشته بود كه در تاريكى صداى ضعيف موتورسيكلتى به گوش ما رسيد. هنگامى كه به ما رسيدند، بلافاصله مشغول مين يابى در محل و تعويض چرخ خودرو شدند.
در همين حال ديديم كه يك نفر از آنها مشغول جهت يابى است و با قطب نما دنبال قبله مىگردد. «وقت نماز صبح شده بود». چگونه مىشد در زير آن آتش گلوله ها، جاى امنى براى نماز پيدا كرد؟!
امكان تجديد وضو نبود. آن دو تخريبچى در انتهاى نماز خود بودند و عملشان همه ى بينندگان را به شوق معنوى وا مىداشت . من هم با تمام وجود خاكى خود، در مقابل خداوند ايستادم . زير منورها و تيرهاى رسام ، صداى خودم را نمىشنيدم . نماز را سلام دادم . رو به قبله ايستادم تا به حضرت امام حسين (ع ) عرض ادب كنم كه موج انفجار مرا زمين گير كرد. نماز صبح در ميدان مين ، در كنار چند مجروح به همراه آماج گلوله هاى دشمن عجب حال و هوايى داشت كه هنوز بعد از21سال غبطه لحظه اى از آن را مىخورم .

 

 





نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.